آدم ها دو گونه اند . افرادی که طرز فکر مکانیکی دارند و همیشه دارای این اندیشه اند : « پایبند بودن بر نگرش های خود » . اینها افراد جدی ، انعطاف ناپذیر و تغییر ناپذیر هستند . چنین فردی در مقابل هر شخص یا موضوع خاصی  ، نگرش ثابتی دارد و در برابر هر گونه اقدامی برای تغییر طرز فکرش مقاومت می کند . احتمالا کسانی را که از این حالت رنج می برند می شناسید !

عکس چنین طرز فکری هم وجود دارد و آن افرادی هستند که دارای اندیشه ی سازگار هستند.  ذهن افراد سازگار، آماده ی پذیرش اطلاعات جدید است و آنها نسبت به ایده ها و پیشرفت های جدید ، علاقمند و کنجکاو هستند . آنها بیشتر به آنچه که درست است علاقمندند تا این که حق با چه کسی است . اگر کسی ایده های جدیدی به آنها ارائه کند که شایستگی داشته باشند ، برای ترک ایده های قدیمی تمایل نشان می دهند آنها بیشتر نگران این موضوع هستند که آیا ایده ی جدید موثر است و به کمک آن می توان مشکلی را حل کرد یابه هدفی رسید ؛ تا این که بگویند حق با آنهاست .

افراد نابغه در طول چندین سال شدیدا مطالعه کرده اند . یکی از نتایج قابل توجهی که کارشناسان به آن رسیده اند این است که افراد نابغه ضرورتا IQ بالایی ندارد . آنها افراد معمولی هستند که در مقایسه با افراد متوسط  ، حتی افراد باهوش  ، از هوش خود به نحو احسن استفاده می کنند . این بدان معناست که اگر یاد بگیرید که مانند نابغه ها فکر کنید ، می توانید نابغه شوید.

بقیه  درادامه مطلب

این کتاب در خصوص موفقیت می باشد که کتاب کم حجمی می باشد و میتوانید متن کامل آن را در ادامه مطلب مشاهده کرده و مطالعه کنید.

بخشی از کتاب قورباغه را قورت بده :

قورباغه را قورت بده
همین الآن یک کاغذ بردارید و ده هدفی که می خواهید در سال آینده به آنها برسید لیست
کنید. این هدف ها را به صورتی بنویسید که گویا یکسال گذشته است و آنها همگی به تحقق
پیوستهاند. در نوشتن هدفهایتان از زمان حال و ضمیر اول شخص استفاده کنید، هدف ها
باید با صراحت و با قطعیت بیان شوند. با این کار ذهن ناخود آگاه شما بی درنگآنها را تأیید
وزن من ... کیلو گرم » یا « . من ... تومان در آمد دارم » : میکند. براي مثال می نویسید
« . من سوار اتومبیل ... هستم » و یا « . است
سپسده هدفی را که نوشته اید مرور کنید. از میان آنها هدفی را انتخاب کنید که رسیدن به
آن بیشترین تأثیر را در زندگی شما میگذارد. این هدف هر چه که هست آن را روي یکبرگ
کاغذ بنویسید، براي رسیدن به آن مهلتی تعیین کنید، برنامه ریزي کنید طبق برنامه دست به
کار شوید و هر روز براي دست یابی به هدف مورد نظر کاري انجام دهید. همین تمرین به
تنهایی میتواند زندگی شما را دگرگون کند!

بقیه کتاب و متن کامل کتاب در ادامه مطلب

 قواعد زیادی هستند که در سال کنکور باعث موفقیت شما دوستای کنکوری می شوند مثل داشتن برنامه،مشاوره،دبیران خوب،انگیزه و...ولی در این مقاله می خواهیم به اهمیت داشتن هدف و تعیین آن بپردازیم.

دانستن این که "هدف ما چیست" منجر می شود شما در هر جایی از مسیر که به دلایلی خسته شدید با یاد آوری هدف هایتان نیروی از دست داده خودتان را دوباره بدست بیاورید ، که این کار به شما اعتماد به نفس فوق العاده ای می بخشد.

از جمله دلایل مهم تعیین هدف در سال کنکور ، روشن شدن مسیر شماست ، که در صورت نداشتن هدف ممکن است در زمان های مختلف دچار سردرگمی شده و دست به کارهایی بزنید که نتیجه مطلوبی برای شما همراه نداشته باشد و شما در راهی تلاش کنید که به نتیجه مطلوب نمیرسد.

حال باید ببینیم به چه روشی هدف هایمان را باید مشخص کنیم ، ما روش زیر را به شما پیشنهاد می کنیم :

۱- لیست بندی هدف ها :

برای خودتان هدف های کوتاه مدت و بلند مدت معقول مشخص کنید که قابل دست یابی باشند .به عنوان مثال ، تراز شما از آزمونی به آزمون دیگر به یک اندازه منطقی پیشرفت کند یا اینکه رشته و دانشگاه مورد علاقه خودتان را پیدا کنید و ...

۲- زمان لازم برای رسید به هر هدف :

برای هر کدام از اهدافتان زمانی را مشخص کنید که این زمان نه آنقدر کم باشد که روحیه خود را از دست بدهید نه آنقدر زیاد که به همه ی کارهایتان نرسید.

۳-اولویت بندی هدف ها :

قطعا باید هدف های کوتاه مدت شما در راستای هدف های بلند مدت شما باشند به عنوان مثال برنامه ریزی شما برای گرفتن نتیجه ی مطلوب در آزمون هایی که در طول سال می دهید باید در راستای دادن کنکوری خوب باشد.

۴-ایجاد انگیزه برای هر هدف :

هدف های نهایی خودتان مثل رشته ای که قرار است به آن برسید را در طول مسیر یکساله برای خودتان مدام یادآوری کنید تا انگیزه شما بیشتر شود و همچنین بعد از رسیدن به هر هدف یک تشویق برای خودتان در نظر بگیرید .

۵-برنامه ریزی برای رسیدن به هر هدف :

در طول این یکسال برای موفقیت و رسیدن به اهدافتان باید یک برنامه ریزی خوب داشته باشید و از افراد با تجربه و مشاورین کمک بگیرید تا انرژی و تلاش های شما در مسیر اشتباه هدر نرود .

۶-اقدام و تلاش مستمر در راستای دستیابی به اهداف:

یادتون باشه برای رسیدن به اهدافتون باید از تمام انرژیتون استفاده کنید و دست از تلاش مستمر برندارید.

۷- ارزیابی برنامه ریزی انجام شده:

حال شما می توانید هدف های خودتان را روی جایی بنویسید که هر روز آنها را ببینید و فراموششان نکنید. با رسیدن به هر کدام از هدف هایتان می توانید یک تیک جلوی آن هدف بزنید تا میزان پیشرفت خودتان را بسنجید و همچنین روند کاری خودتان را حتما با یک مشاور هم چک کنید ، تا کارایی برنامه و نوع عمکرد شما کاملا مشخص شده و در صورت وجود اشکال ، آن ها را برطرف کنید.

و در آخر هیچگاه فراموش نکنیم که زندگی ، فرصت های فراوانی در اختیار کسانی که در جستجوی هدف هایشان تلاش کرده اند و به تحقق رویاهایشان همت گماشته اند قرار می دهد.

و این را نیز فراموش نکنیم که مهمترین اصل در موفقیت اصل هدف گذاری است ، پس باید راه خود را انتخاب کرده و خود تعیین کننده سرنوست خویش باشیم و از زندگی خود یک شاهکار بسازیم.

رتبه هاي برتر کنکور 91 ضمن حضور در مراسم جشن نخبگان و تجليل از رتبه هاي برتر کنکور 91 در گفتگوهايي شرکت نمودند که در ادامه مي توانيد  گزيده ي پاسخ آن ها به سوالات زير مشاهده کنيد :

v     معدل شما چند بود و در چه مدرسه اي تحصيل مي کرديد؟

v     از چه زماني به کانون آمديد؟ در چند آزمون کانون شرکت کرديدو  دليل انتخاب  کانون چه بود ؟

v     آيا از دفتر برنامه ريزي استفاده مي کرديد ؟

v     نقش پدر و مادر در موفقيت شما چه بود؟

v     روش درس خواندن شما در درس هاي عمومي و اختصاصي چگونه بود ؟ آيا براي رسيدن به موفقيت روش مطالعه خود را تغيير داد ؟

محمد استاد محمدي - رتبه يک منطقه 2 و کشور - کنکور سال 91 در رشته رياضي

 در مدرسه شهيد بهشتي کاشان درس مي خواندم، معدلم80 /19 بود.

يک سال در آزمون هاي کانون شرکت کردم و کلاً در 19 آزمون شرکت کردم، غيبت هم نداشتم. اصلي ترين دليل انتخاب کانون برنامه راهبردي کانون بود که براي من خيلي خوب بود و با برنامه هاي من مطابقت داشت.

دفتر برنامه ريزي داشتم اوايل سال حدود 40 ساعت درس مي خواندم،  بعد که با پشتيبان ويژه ام صحبت کردم به 55 ساعت رساندم.

شاخص ترين کاري که مادرم انجام دادند اين بود که نتايج آزمونم را دنبال مي کردند که از نظر روحيه اي خيلي به من کمک مي کرد.

من در درس هاي عمومي به خصوص ادبيات مشکل داشتم و مشکلم اين بود که وقتي درسم را مي خواندم بعد از مدتي مي ديدم که کاملاً فراموش کرده ام و در آزمون ها نتيجه دلخواهم را نمي گرفتم.

بعد از مدتي با چند نفر که مشاوره کردم فهميدم که کار اشتباه من اين بود که اگر دو  فصل را براي آْزمون بعدي مي خواستم بخوانم هر دو را در يک روز مي خواندم. ولي همان زماني را که براي مطالعه مي گذاشتم يعني 5 تا 6 ساعت را به جاي يک ضرب خواندن در3 روز خواندم. با اين کار درصدم در آزمون کلي بالا رفت اول ادبيات را 40% مي زدم و آرزو  مي کردم 70% بزنم ولي با اين روش 100% هم زدم و معمولاً بالاي 80 بود. در درس هاي عمومي اين روش را در پيش گرفتم.

در درس هاي اختصاصي به نظر خودم بهترين درسي که خواندم درس شيمي بود براي درس شيمي اول کتاب مدرسه را کامل مي خواندم و تک تک نکته هايش را نشان دار مي کردم و روي کاغذ مي نوشتم و اين کاغذها را تا آْخر سال داشتم .وقتي مي نوشتم احساس مي کردم که بيشتر در ذهنم مي ماند.

***

سينا ملکيان - رتبه 2 منطقه و 2 کشوري درکنکور رياضي 91     

در مدرسه شهيد بهشتي بابل درس خواندم. معدل کتبي سال سوم من 56/19 بود.

يک سال در آزمون هاي کانون شرکت کردم دليل انتخابم  برنامه ريزي خيلي خوب و پشتيبان هاي خيلي خوبش بود. کار مهمي که مادرم انجام داد اين بود که هر دو هفته بعد از آزمون ها با هم براي آزمون بعدي برنامه ريزي مي کرديم و در برنامه ريزي به من مشاوره مي داد.اين موضوع به من خيلي کمک مي کرد و من هم خيلي به ايشان اعتماد داشتم.

من در دروس ادبيات و دين و زندگي مشکل داشتم در درس ادبيات مشکلم اين بود که درس ادبيات را درس به درس مي خواندم بعداً شروع کردم به قسمت به قسمت خواندن، قرابت معنايي و آرايه ها را جدا خواندم که واقعاً نتيجه داد و درصد ادبياتم در آزمون ها خيلي بالاتر رفت.

براي درس دين و زندگي هم چند مرحله داشتم اول آيه ها را حفظ نمي کردم و درصدهايم خوب نبود. بعد رفتم سراغ حفظ کردن آيه ها و خوب نتيجه گرفتم به اواخر سال که رسيدم متوجه شدم که با حفظ کردن آيه ها هم نمي شود به بعضي از سوال ها جواب داد. بعد شروع کردم به بهتر تمرين کردن سوال هاي کنکور به نظر من در درس هاي عمومي خيلي تمرين تست هاي کنکور تأثير گذار است و کلاً شکل سوال هاي کنکور درس هاي عمومي طوري است که تکرار مي شود و به نظر من اگر سوال هاي عمومي سال هاي قبل خوب تکرار و تمرين شود مي شود که در کنکور خوب جواب داده شود. من از اين نظر از کتاب زرد عمومي خيلي خوب استفاده کردم و سوال هاي کنکور هاي سال هاي قبل را خوب بررسي کردم.

 يک روشي هم در درس فيزيک داشتم در مطالعه و به نظرم يکي از درس هاي خوب من بود .در دبيرستان روش من اين طور بود که اول کتاب درسي را مي خواندم بعد تمرين ها را به دقت بررسي مي کردم. مرحله بعدي اين بود که از روي جزوه و نمونه سوال ها مطالعه مي کردم بعد تمرين هاي تشريحي حل مي کردم و بعد از آن مي رفتم سراغ تست زدن و چون موقع تست زدن تشريحي حل کرده بودم تست زدن برايم راحت مي شد . بعد در درس فيزيک تأکيد داشتم روي تمرين هاي کتاب به نظرم هر چه سال بالاتر مي رود .سوالات به کتاب نزديک تر مي شود و از کتاب بيشتر سوال مي آيد .

در درس رياضي هم همين گونه است .تمرين و تکرار خيلي مهم است. چون رياضي هر چه باشد مهمترين درس رشته رياضي است و بايد بيش از درس هاي ديگر براي آن وقت بگذارند من براي درس رياضي وقت گذاشتم و نتيجه اش را هم گرفتم به نظر من رياضي يکي از درس هايي است که حداقل بايد يک يا دو کتاب تست برايش تمام کنيم. 

***

سروش آرايي - رتبه 3 منطقه 1 و 9 کشوري رياضي و رتبه 1 منطقه 1 و 2 کشوري زبان کنکور 91

در مدرسه سادات اصفهان درس خواندم و در 16 آزمون کانون  شرکت کردم. در هيچ آْزموني غيبت نداشتم .علت اصلي انتخاب کانون برنامه راهبردي آن بود و آزمون هاي دو هفته يک بار و بودجه بندي مناسبش و  از شاخص ترين کارهايي که پدر و مادرم انجام دادند اين بود که قبل از خودم نتايج را در سايت کانون نگاه مي کردند و به من خبر مي دادند.

در موردروش درس خواندن در درس ادبيات اوايل با روخواني بيت هاي خارج از کتاب مشکل داشتم و بعد تصميم گرفتم که هر شب يک بيت از شعرهاي حافظ را بخوانم دو سه ماه اول خيلي برايم مشکل بود .حتي روخواني معمولي اش هم برايم مشکل بود، ولي بعد از مدتي ديدم که خيلي شعرها برايم آشنا شده است .

روشي هم در درس شيمي داشتم اين بود که حاشيه نويسي مي کردم در داخل سوال هاي آزمون ها و يا آزمون هاي ديگر نکته اي که پيدا مي کردم اين ها را حاشيه نويسي مي کردم . به اين ترتيب وقتي کتاب را دوباره مطالعه مي کردم باعث مي شد که به موضوع تسلط داشته باشم و به متن کتاب هم مسلط شوم.

***

الهام احساني مقدم - رتبه 3 کشور در رشته رياضي و رتبه 10 کشور در رشته زبان و رتبه 3 زبان

از سال سوم دبيرستان عضو کانون شدم 38 آزمون شرکت کردم معدل کتبي سال سوم 96/19 بود و در مدرسه فرزانگان بابل تحصيل کردم .

علت انتخاب کانون اين بود که من برنامه راهبردي کانون را اثبات شده و خوب مي ديدم که مي توانست من را از سردرگمي نجات دهد در اين يک سالي که بايد منسجم مي خواندم، همين طور اين که کارنامه در همان روز صادر مي شد کمک مي کرد که من برنامه بهتري داشته باشم و هدفگذاري هايم را در زمان زودتري انجام دهم و دو هفته ام با برنامه ريزي پيش برود.

پدر و مادرم نقش مهمي در روند پيشرفت من داشتند و يکي از کارهايي که پدر و مادرم براي من انجام دادند اين بود که وقتي در يک آزمون رتبه خوبي کسب نمي کردم خيلي ناراحت مي شدم و روحيه ام را از دست مي دادم پدر و مادرم مخصوصاً مادرم با صحبت هايشان به من روحيه مي دادند و اين استرس را ازمن دور مي کردند.

من در درس دين و زندگي مشکل داشتم بعد روشم را تغيير دادم. اين طور بود که من اين درس را به صورت حجم زيادي از درس يک جا مي خواندم مثلاً در يک آزمون همه درس ها را در يک روز مي خواندم و واقعاً هم فراموش مي کردم و باعث نگراني ام شده بود و مي دانستم نزديک کنکور که نمي شود همه درس ها را در يک روز خواند. بعد در مجله آزمون مصاحبه با يکي از رتبه هاي برتر را خواندم که او گفته بود من هر روز چند دقيقه را اختصاص به ديدن و زندگي داده بودم با استفاده از اين روش من هم روشم را تغيير دادم و هر روز 3 درس از دين و زندگي 2 و 3 و پيش انتخاب کردم .

فيش هايي را نوشته بودم که هر روز مرور مي کردم. اين براي زمان جمع بندي ام بود قبل از آن هم روزي يک تا دو درس را مي خواندم که زمان کمي مي برد به جايش در مجموع در طول هفته عدد بزرگي مي شد و خيلي به من کمک کرد من دين و زندگي را در کنکور 100% زدم.

از طرفي من دو تا درس را مثل هم مي خواندم. هندسه تحليلي و گسسته را که از روش خودم راضي بودم به اين شکل که اول درس نامه را خيلي دقيق مي خواندم مثل اين که سر جلسه حضور داشته باشم و اگر سوالي داشتم يادداشت مي کردم حتي اگر سوال فراتر از کتاب بود مي نوشتم اگر همان لحظه مي توانستم به آن جواب دهم فکر مي کردم متن را دوباره مي خواندم و جوابش را هم  مي نوشتم. اگر نه وقتي درس تمام مي شد برمي گرشتم و اين طور بود که هر فصل را به چند بخش تقسيم کرده بودم .درس نامه را مي خواندم ولي بدون توجه به زمان و فقط با تأکيد روي يادگيري و نوشتن نکات مهم و وقتي که يک تسلط نسبي پيدا مي کردم آن وقت تست هاي زمان بندي شده مي زدم.

***

ميلاد اکرمي - رتبه 2 منطقه و 5 کشوري در رشته رياضي

در مدرسه شهيد هاشمي درس خواندم دو سال عضو کانون بودم در 48 آزمون شرکت کردم و يک غيبت داشتم. معدل کتبي سال سومم 53/19 شد.

علت انتخاب کانون کارنامه سريع و جامعه آماري بالا و حضور رتبه هاي برتر بود که باعث انگيزه ما مي شد.

دفتر برنامه ريزي داشتم 2 سال پر کردم .از 40 ساعت مطالعه در هفته شروع کردم تا به 55 ساعت رسيد.

پدر و مادر خيلي به من کمک مي کردند از لحاظ عاطفي و کمک و حمايت روحي با آرام کردن محيط خانه و اين که بعد از هر آزمون از من مي خواستند که علت پيشرفت و يا عدم پيشرفتم را يادداشت کنم و بر آن اساس کار کنم.

من از جمله درس هايي که مشکل داشتم قسمت ريدينگ زبان بود و وقتي ديدم درصد زبانم دارد پايين مي آيد يک شب درميان يک ريدينگ ،يک کلوز اين ها را با روش هاي مختلف امتحان کردم بروم سراغ سوال ها بعد سراغ متن و غيره همه اين ها را امتحان کردم تا بالاخره جواب گرفتم. باز هم با اين که روشم را پيداکردم باز هم کار کردم تا مهارتم بالا برود.

درسي که خودم را در آن قبول داشتم فيزيک بود در فيزيک بعد از آن که اول جزوه را خواندم و بعد کتاب را به صورت عمقي خواندم کارم را دو قسمت مي کردم يکي مي رفتم سراغ تمرين هاي خوب کتاب .نگاه مي کردم ببينم کتاب تمرين ها چگونه است .چون تست هاي کنکور از تمرين هاي خوب کتاب است آن ها را پيدا و مارک دار مي کردم و کار دومم اين بود که تست هاي کنکور و يا تست هاي شبيه کنکور را سعي مي کردم .اين کار را به صورت ذهني انجام دهم تا سرعت محاسبه ام را بالا ببرم تا سرعتم در کنکورهم بالا برود .

براي دوران جمع بندي هم من هر آزموني که از خودم مي گرفتم سوالات درست را هم يک بار بررسي مي کردم و دوباره حل مي کردم چون باعث تثبيت مي شود و هم سرعت بالا مي رود.

سوالات شک دارد و سوالاتي که غلط زده بودم را در کتاب دنبال آن مبحث مي گشتم و دليل اشتباهم را پيدا مي کردم.

***

فرهاد ميرزادنيا – رتبه 6 منطقه 3 – رشته رياضي – از پيرانشهر

معدل کتبي من  51/18 شد، در مدرسه يادگار امام درس خواندم  و از سال دوم دبيرستان به آزمون هاي کانون آمدم  و در 54 آزمون بدون غيبت شرکت کردم.

من از طريق يکي از دوستانم با کانون آشنا شدم. ولي بعد که خودم تحقيق کردم به دليل برنامه واقعاً منظم و دقيق جامع آماري نسبتاً بالا آزمون هاي کانون را انتخاب کردم  و از دفتر برنامه ريزي به مدت 2 سال استفاده کردم و دفتر برنامه ريزي خيلي به من کمک کرد و ساعت مطالعه من از 40 ساعت در هفته به 60 ساعت در هفته رسيد.

والدينم نقش مهمي در موفقيت من داشتند، پدر من سعي مي کردند بيشتر شيوه مطالعه را به من ياد بدهند و مادرم هم از لحاظ روحي به من خيلي اميدواري مي دادند.

کلکسيون روش هاي مطالعه درس فيزيک  درمبحث حرکت شناسي:

دوستان عزيز

حرکت شناسي يکي از بنيادي ترين و پرکاربردترين مباحث فيزيک مکانيک است که کاربرد زيادي در طراحي هاي مکانيکي دارد.به طور کل مبحثي است که به آساني مي توانيد با تمرين زياد برآن مسلط  شويد. نکات زير درباره شيوه مطالعه اين مبحث قابل ذکراست:

1. پيش نياز اين مبحث در پيش دانشگاهي مطالعه فصل اول و دوم کتاب فيزيک 2 دبيرستان مي باشد.

1. حتما اين مبحث را به صورت تيپ بندي و مبحث محور مطالعه کنيد.مباحثي مثل حرکت يکنواخت، حرکت با شتاب ثابت (تند شونده ،کند شونده)، انواع نمودار ها را تجزيه و تحليل کنيد.(در کتاب آبي اين مباحث به صورت تيپ بندي شده ارائه شده است و بخشي مجزا مربوط به انواع نمودارها درفيزيک سال دوم  گنجانده شده است)

1. مطالب اين بخش  بسيار مفهومي است . سعي کنيد تا مفهوم مطلب را ياد نگرفته ايد به دنبال تست زدن نباشيد. سوال هاي اين بخش از روش هاي مختلفي قابل حل مي باشند سعي کنيد فرمول هاي پايه را تحليل کرده و روش بدست آوردن آنها را تمرين کنيد به وي‍ژه فرمول هاي قسمت حرکت پرتابي که از روابط ابتدايي ساده بدست مي آيند.

1. به مفهوم جابجايي و مسافت توجه کنيد. جابجايي يک مفهوم برداري و مسافت يک مفهوم عددي است و اين اشتباه متداول اکثر دانش آموزان است

1. اينکه تنها شتاب علامتش منفي (مثبت) باشد براي کند شونده (تند شونده)  بودن کافي نيست. علامت جهت حرکت و شتاب بايد يکسان باشد آنگاه حرکت تند شونده مي شود و بالعکس

1. عادت کنيد محورها را بر طبق کتاب درسي در نظر بگيريد( مخصوصا در حرکت سقوط آزاد) و با آن قرارداد به سوالات پاسخ دهيد

ايمن کردي – رتبه 9 کنکور

اصلا فرمولي نخوانيد و مفهوم را بفهميد براي مثال جسمي که سقوط مي کند با افزايش زمان سرعتش اضافه مي شود.

مونا حاجي محمدي – رتبه هشت کنکور

استفاده از نمودار بسيار به حل مسئله کمک مي کند . به مساحت زير نمودار ها توجه کنيد.

حميد رضا حکيمي جوادي- ده کنکور

از تصاعد به خصوص در حرکت سقوط آزاد استفاده کنيد.

روش نامه موج هاي الکترومغناطيس

• مفاهيم اوليه و نحوه تشکيل موج هاي الکترومغناطيسي که در ابتداي فصل آورده شده است شايد از نظر مفهومي تا حدي دشوار باشد . بهتر است مطالب مربوط به ميدان مغناطيسي و الکتريکي فيزيک 3 را براي کمک به يادگيري اين مبحث مطالعه کنيد . مفاهيم ارائه شده در صفحات اول را خط به خط بررسي و نکات آن را فرا بگيريد. زمينه خوبي براي طرح تست از 7 صفحه اول اين فصل وجود دارد.

• به ارتباط طول موج و بسامد بر اساس سرعت انتشار امواج الکترومغناطيس دقت کنيد. از جدول طيف موج هاي الکترومغناطيس محدوده ي تقريبي طول موج و بسامد هر يک از موج ها را نيز به خاطر بسپاريد. اگر محدوده بسامد و طول موج را در ذهن داشته باشيد مي توانيد برخي گزينه هاي غير منطقي را حذف کنيد و يا به معقول بودن جوابي که به دست آورده ايد مطمئن شويد

• در فصل موج هاي مکانيکي بررسي رياضي تداخل امواج ارائه شده است. براي درک بهتر تداخل موج هاي نوري اين مبحث را مطالعه و نقاط مشترک آن را پيدا کنيد

·        مسائل مربوط به آزمايش يانگ شامل فرمول يانگ که بيشتر شامل عدد گذاري است مي شود .در اين زمينه به مثال هاي کتاب و سوالات پايان فصل توجه کنيد . به اين نکته توجه کنيد در اين فرمول يانگ معمولا دو عدد کوچکتر در صورت کسر و دو عدد بزرگتر در مخرج کسر قرار دارد

1. يکي از فرايندهاي شناختي بلوم فهميدن است. براي اين‌که تشخيص دهيد خوب فهميده‌ايد، مانند يک معلم بخوانيد. اگر براي‌تان امکان دارد درس را براي ديگري تدريس کنيد و به او اجازه دهيد از شما سؤال کند. اگر چنين امکاني نداريد، بعد از مطالعه و خلاصه‌برداري، کتاب را کنار بگذاريد و مانند يک معلم همان درس را براي خودتان تدريس کنيد.
2. فرايند فراشناخت يعني تفکر درباره‌ي تفکر؛ پس خودتان را به فکر کردن روي مسئله‌هاي رياضي عادت دهيد. توجه کنيد که بسياري از مسائل به راحتي حل نمي‌شوند؛ بنابراين اگر در حل مسئله موفق نشديد، نااميد نشويد. براي حل مسائل تلاش کنيد.
3. مرحله‌ي سوم يادگيري کاربرد است. روي مسائل کتاب‌هاي درسي خوب فکر کنيد و براي حل آن‌ها وقت بگذاريد؛ اما به آن‌ها اکتفا نکنيد. هميشه يک مسئله‌ي جديد براي حل در ذهنتان داشته باشيد و به دنبال مسائل جديد باشيد. از هيچ مسئله‌اي نترسيد. (استفاده از تمرين‌هاي پرتکرار)
4. از مسائل مربوط به تست‌هاي سال‌هاي گذشته‌ (داخل و خارج از کشور) اطلاع داشته باشيد و اگر فرصت کرديد راه‌حل آن‌ها را نيز پيدا کنيد. سعي کنيد دايره‌المعارف مسائل رياضي ذهنتان را- يعني مجموعه مسائلي که ديده‌ايد نه مسائلي که حل کرده‌ايد- همواره توسعه دهيد.
5. براي اين‌که بتوانيد مسئله‌اي را حل کنيد ابتدا بايد طراح خوبي باشيد تا بتوانيد منظور طراحان کنکور را متوجه شويد. براي اين کار مسائل جديدي طراحي کنيد. متن بعضي از مسائل کتاب را (بعد از حل آن‌ها) به گونه‌اي مناسب تغيير دهيد و سپس آن را حل کنيد. مثلاً صورت و مخرج مسئله را با هم عوض کنيد، اعداد را تغيير دهيد، مثبت‌ها را منفي و منفي‌ها را مثبت کنيد و به مسئله يک راديکال اضافه يا کم کنيد.

6.    روي بعضي از مسائل، گروهي کار کنيد. مي‌توانيد چند مسئله را انتخاب کرده و بين خود تقسيم کنيد و در فرصتي معين روي آن‌ها کار کنيد. سپس راه‌حل‌ها را با يکديگر بررسي کنيد و اگر توانستيد راه‌حل مسائل را با معلمان خود در ميان بگذاريد.